روش تربیت صحیح کودک و تاثیر آن در شخصیت فرزندمان
تربیت صحیح و نقش آن درخودانگاره کودک
تربیت صحیح کودک نقش مهمی در خودانگاره مثبت کودک دارد. برخی از والدین با روشهای نادرست تربیت کودک، لطمهی بزرگی به شخصیت و باور فرزندشان نسبت به خود و ارزشهایش میزنند. شاید اگر میدانستیم کلماتی که در زمان خشم و از روی ناآگاهی به کودک خود میگوییم چه تاثیری بر شخصیت او در کودکی و بزرگسالی میگذارد، حتما بیشتر مراقب رفتار و گفتارمان میبودیم. در این مقاله قصد داریم در بارهی روشهای غلط تربیتی برخی از والدین صحبت کرده و ببینیم چه کارهایی را در تربیت کودک نباید انجام دهیم.
۱- نباید کودک را تحقیر کنیم.
کودکی که هنگام اشتباه کردن و یا نافرمانی، کلمات ناشایستی از قبیل :« چقدر نفهمی » ، « دست و پا چلفتی » ، « به هیچ دردی نمیخوری» ، « عرضه ی انجام هیچ کاری رو نداری» و جملاتی از این دست را میشنود به خود انگارهاش لطمه وارد شده و دست به کارهای عجیب میزند.
سالها پیش یکی از دوستانم حکایتی را برایم تعریف کرد که بسیار به این بخش مرتبط است. او به نقل از مادری تعریف میکرد که ابتدای سال تحصیلی فرزندش پاککنش را گم میکند. وقتی مادر متوجه میشود به شدت کودک را دعوا کرده و به او میگوید « چقدر بیعرضهای یک پاککن رو نمیتونی نگه داری ؟ » کودک که خیلی از این موضوع ناراحت می شود برای اثبات عرضه و حفظ شخصیتش فردای آنروز پاککن همهی بچههای کلاس را در ساعت تفریح برمیدارد و با خودش به خانه میآورد. وقتی مادر آنهمه پاککن را میبیند و از او علت را جویا می شود او میگوید « من اگه بخوام عرضه دارم این همه پاککن داشته باشم دیگه به من نگو بیعرضه».
این مادر ناخواسته به شخصیت و خودانگارهی کودکش چنان لطمهای میزند که تا سالها قابل جبران نیست.
مراقب کلام خود باشیم.
۲- نباید کودک را تهدید کنیم.
تهدید قالباً برای آینده میباشد و کودک در زمان حال زندگی میکند. وقتی ما کودکمان را تهدید میکنیم فقط باعث میشویم تا احساس گناه کرده و از ما ترسیده و متنفر شود. والدینی که مدام به کودک میگویند: « اگه دوباره این کار و بکنی حسابتو میرسم» و یا «صبر کن بابات بیاد حسابتو میزاره کف دستت!» نه تنها تاثیری در اصلاح رفتار کودک خود ایجاد نمیکنند بلکه با ایجاد خود انگارهی منفی، کودک را بیشتر به انجام کار اشتباهش تشویق میکنند.
بهترین کار این است که محدودیتها و رفتار ممنوعه را به او بگوییم. باید قبل از بروز رفتار نادرست عواقب آن کار را به او گوشزد کنیم. اگر کودک آن اشتباه یا کار نادرست را انجام داد بعد از دو بار تذکر و یادآوری قول و قراری که داشتیم، بدون خشونت آن محرومیت را اعمال کنیم. در همان لحظه و همان زمان وقوع یا بروز آن رفتار. کودک اینگونه میآموزد که هر رفتار اشتباهی پیامد خود را دارد.
۳- هیچ گاه به کودک خود باج ندهیم.
والدینی که کودک خود را برای انجام وظایف اولیهاش با شرط خرید جایزه و دادن امکانات ویژه به یک فرد باجگیر تبدیل می کنند؛ شاید نمیدانند انسانی را تربیت می کنند که در آینده تا از کسی رشوه نگیرد وظایف اصلیاش را نیز به درستی انجام نمی دهد.
۴- از کودک قول نگیرید قول همانند تهدید مربوط به آینده می باشد.
کودکان اغلب برای فرار از سخنرانیهای مادر و یا پدر درباره ی کار زشتی که انجام داده اند به درخواست آنها قول می دهند که دیگر آن کار را انجام ندهند. اما از آنجا که کودک در حال زندگی می کند به سرعت قول خود را فراموش کرده و مجدداً اشتباهش را تکرار می کند.
وقتی والدین قولش را به او یاد آور می شوند فقط این اتفاق می افتد که خودانگاره ی کودک نسبت به خودش آسیب می بیند. در این حالت یا کودک به شدت احساس گناه و بد بودن می کند که به خود انگاره اش لطمه می زند و یا نسبت به آن بی تفاوت شده و به جای تغییر رفتارش مدام از خود دفاع کرده و حرفهای بیهوده می زند.
۵- از کودک بیش از حد حمایت نکنیم.
یادمان باشد هیچگاه کاری را کودک می تواند انجام دهد برایش انجام ندهیم. پدر یا مادری که با تصور مهر زیاد، همه ی کارهای کودکشان را انجام می دهند به طور غیر مستقیم به او می گویند که توان انجام کاری را ندارد. کودکی که زیاد حمایت می شود اعتماد به نفسش را از دست داده و نه تنها در کودکی بلکه در بزرگسالی نیز به تنهایی قادر به انجام کاری نخواهد بود.
۶- زیاد سخن نگوییم.
سخنرانیهای طولانی، برای یک کودک به معنی زیر است: «تو نمیفهمی بهتره گوش کنی ببینی من چی میگم.» عکسالعمل زیر به خوبی نشان میدهد که کودکان در مقابل بزرگترهایی که زیادی صحبت میکنند چه برداشتی دارند. روزی یک کودک پنج ساله از پدرش پرسید: «بابا، چرا هر وقت من یک سوال کوچولو میکنم تو یه جواب اونقدر طولانی میدی؟»
۷- هیچگاه از کودک با لحن دستوری و فوری چیزی نخواهیم.
فرض کنیم که یکی از همسران به دیگری بگوید: «عزیزم، کاری که داری میکنی رو ول کن و فوری برام یه چایی بیار!» من که در چنین شرایطی ترجیح می دهم لیوان چای را روی سرش بریزم تا محترمانه جلویش بگذارم. شما چطور؟ صادق باشید. هیچکس از دستور گرفتن خوشش نمی آید آنهم که فوری و فوتی باشد.
فرزندتان نیز وقتی به او بگویید که فوری از کاری که به آن مشغول است دست بردارد و کاری را که شما میگویید انجام دهد، همین احساس را نسبت به شما دارد.به فرزندانمان حداقل فرصت دهیم عکسالعمل نشان دهند. مثلاً میتوانید بگویید: « تا ده دقیقه دیگه غذا میخوریم. » حتی اجازه دهیم که قبل از اطاعت کردن از ما کمی غر بزنند: «یعنی باید همین الان بیام؟». اگر قصد داریم افرادی آزاد و قادر به اداره خود تربیت کنیم باید اطاعت فوری را از دستورالعمل تعلیم و تربیت مان حذف کنیم.
۸- همهی خواستهای کودک را قبول نکنیم.
قبول تمام خواستههای کودک همان چیزی است که اکثر والدین «لوس کردن» مینامند. در واقع زمانی که پدر و مادری خیلی زود در مقابل خواستههای فرزندشان تسلیم میشوند، مثل این است که از نه گفتن به فرزندشان ترس دارند و نمیتوانند آن محدودیتهایی را که برای او تعیین کردهاند رعایت کنند. چنین رفتاری به کودک این گونه القا میکند که تمام قوانین قابلانعطاف هستند و با کمی پافشاری میتوان آنها را زیر پا گذاشت.
این تفکر ممکن است در خانواده برای کودک مشکل زیادی ایجاد نکند، اما زمانی که کودک وارد اجتماع می شود، از نه شنیدن بسیار ضربه می خورد. قبول کردن زیاده از حد خواستههای کودک معادل از بین بردن شانس او برای تبدیل شدن به انسان مستقل است که قادر به اداره خود می باشد.
۹- اگر قانونی می گذاریم در هر شرایطی اجرا کنیم.
برخی از والدین رفتارشان هنگام خوشحالی با زمان عصبانیت بسیار متفاوت است. این گروه از والدین یک روز که حالشان بد است کاری را منع میکنند و روز بعد به کودک اجازه میدهند تا همان کار را انجام دهد.کودک برا ی داشتن خودانگارهی مثبت نیاز به تربیت یک دست و قانونمند دارد.
۱۰- بر اساس سن کودک برایش قانون وضع کنیم.
اگر از کودکی دو ساله انتظار داشته باشید که مانند طفلی پنج ساله از شما اطاعت کند، تنها نتیجهاش ناراحت کردن او و برانگیختن نفرتش علیه شما خواهد بود. این انتظار شما به معنی خواستن انجام کاری است که او هنوز پختگی لازم برای انجامش را ندارد و اثری بسیار بدی بر رشد خودانگاره او خواهد داشت.
با کمی دقت در رفتار خودمان و والدین دیگر میتوانیم موارد زیادی از تربیتهای غلط را کشف کنیم و با انجام ندادن آنها کودکی با خود انگاره مثبت تربیت کنیم.